آدم وقتی یه مدت نمی نویسه نوشتن براش سخت میشه ... حس مي کنم دیگه نمي تونم حتي کلمات و جمله ها رو کنار هم بذارم... بيخود و بي جهت نوشتن رو دارم از ياد مي برم... عادت به وبلاگم داره از ذهنم محو مي شه...
هنوز همان آدم گذشته ام، فقط تو يه خونه جديد، با عزيزترين، و هر روز و هر روز با تجربه هاي خيلي جديدتر. حدود دوماه مي شه که اين اتفاق بزرگ و مهم افتاده و من حتي يک کلمه هم ننوشتم. شايد دليلش همون گرفتاريها و دل مشغوليهاي جديدم باشه. همون درس گرفتن از تجربه هام، همون حس سخت شدن نوشتن اين همه احساس نو ...
No comments:
Post a Comment