Tuesday, September 09, 2008

تکه ها

* دوست جونم منتظر یه ماهک کوجولوئه! باورم نمی شه که قراره مامان بشه، همونی که یه زمانیی با هم روی یه نیمکت می نشستیم. با هم درس می خوندیم، امتحان می دادیم، از رو دست هم جزوه می نوشتیم، با هم دعوا می کردیم، با هم عاشق می شدیم،.. یادش به خیر. حالا انقدر آدم بزرگ شده که داره می شه مامان.

* دنبال یه تصمیم بزرگ تو زندگیمون داریم میریم. یه تصمیم که همه چیو عوض می کنه. خونمون، زبونمون، آسمونمون، دوستامون، آب و هوامون و یه عالمه چیز دیگه. خدایا تو خود آنچه صلاح است پیش آر.

* راستی کمم چون کلاسم!

No comments: