دیدین یه وقتایی آدم بدون اینکه از جرمش خبر داشته باشه متهم می شه، بدون اینکه تفهیم اتهام بشه و حق دفاع داشته باشه محاکمه و مجرم می شه و بعد قبل از درخواست تجدید نظر مجازات می شه؟؟؟
الآن من دارم دوران محکومیت خودم رو در سلول انفرادی ام می گذرونم...
---------------------------------
" با احمق بحث نکنیم و بگذاریم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند، با وقیح جدل نکنیم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روح ما را تباه می کند، تنهایی را به بودن در جمعی که ما را از خودمان جدا می کند ترجیح دهیم، از سرعت خود بکاهیم که آنان که سریعتر می دوند فرصت اندیشیدن را به خود نمی دهند، از کودکان بیاموزیم پیش از آنکه بزرگ شوند و دیگر نتوان از آنان آموخت...."
پ.ن: به دلایل امنیتی و سوتفاهماتی که از بخش نظرات متوجه شدم، باید بگم و در کمال صحت عقل اعلام کنم که:
1. این دو پاراگراف ربطی به هم نداره و دومی یه تیکه از یک ایمیله و چون به نظرم زیبا اومد اون رو اینجا گذاشتم.
2. پاراگراف اول هم کاملاً کلی ایه و به همه جامعه بشر برمی گرده نه من و کس دیگه ای....
3. عزیزترینم الآن اینا چی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ "دست شما درد نکنه ، ..." چرا فکر کردی با شمام؟ ما که با هم دوستیم که گُلم :|
4. خان داداش می دونی که خودم به حساب هرکسی که به من چپ نگاه کنه می رسم، البته ممنونم که به فکر آبجی کوچیکه هستی...
2 comments:
دست شما درد نکنه ، همه جيز رو نبايد همه جا گفت. چه برسه احمق بودن من رو
آی نفس کش!!!! کی جرات کرده به آبجی کوچولوی من چپ نیگا کنه؟!!
Post a Comment