نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل،
چو تخته پاره بر موج، رها رها رها من
ز من هر آنکه او دور، چو دل به سینه نزدیک،
به من هر آنکه نزدیک، از او جدا جدا من
نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی،
که تر کنم گلویی، به یاد آشنا من
ستاره ها نهفته، در آسمان ابری،
دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من.
نفست گرم، دست مریضاد، الحق که جای پدرت رو خوب پر می کنی. همایون شجریان رو می گم. با صداش خیلی حال می کنم. خیلی خیلی زیاد.
اگرچه اصلاً حال و هوام، حال و هوای این شعر نیست و هوای گریه ندارم!، ولی دلم خواست براتون بنویسم این شعر رو.
امروزم حالم خوبه، سرحال و قبراقم و آماده برای یک روز عالی. ( تا کور شود هر آنکه نتواند دید!!!!!!!!!!!!!:0 – اگرچه می دونم همه می تونن ببینن!!!)
اینجا می تونین بیشتر از این آلبوم مطلع شید. (نسیم وصل)
No comments:
Post a Comment