"سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد
آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا ميكرد
گوهري كز صدق كون و مكان بيرون بود
طلب از گمشدگان لب دريا ميكرد
بيدلي در همه احوال خدا با او بود
او نميديدش و از دور خدايا ميكرد
مشكل خويش بر پير مغان بردم دوش
كاو به تأييد نظر حل معما ميكرد
ديدمش خرم و خندان قدح باده به دست
وندران آينه صدگونه تماشا ميكرد
گفتم اين جام جهان بين به تو كي داد حكيم
گفت آنروز كه اين گنبد مينا ميكرد
آن همه شعبده ها عقل كه ميكرد آنجا
سامري پيش عصا و يد بيضا ميكرد
گفت آن يار كزو گشت سردار بلند
جرمش اين بود كه اسرار هويدا ميكرد
آنكه چون غنچه دلش را ز حقيقت بنهفت
ورق خاطره از اين نكته محشي ميكرد
فيض روح القدس ار باز مدد فرمايد
دگران هم بكنند آنچه مسيحا ميكرد
گفتمش سلسله زلف بتان از پي چيست
گفت حافظ گلهيي از دل شيدا ميكرد"
امروز يه متني رو تو سايت بازتاب خوندم، كه يه كم احوالاتم رو عوض كرد. يه زماني، اون دور دورا، همه چي داشتيم، فرهنگ، تمدن، قدرت، ثروت، همه چي. كم كم دونهء دونهء اونا رو ازمون گرفتن. حالا تقريباً هيچ كدومشون رو نداريم. يعني شايدم داريم، ولي نمي دونيم و بلد نيستيم.
خيلي حرفِ ها، يه روزي همه محتاجت باشن، ازت بترسن، اسمت كه مي آد ده بار دولا راست شن، اما يه روز برا اينكه بيان تو مملكتت ازت حق توحش بگيرن، آدم حسابت نكنن. جداً ماها چه كرديم كه به اينجا رسيديم؟ اينم خودش نوعي هنره ! چنان رفتار كني كه با سر بخوري زمين. مي گن كه: "هنر نزد ايرانيان است و بس"!!!
در پي ِ اين زلزله اخيري كه پيش اومد و چندين ميليون آدم رو بدبخت كرد، دولتهاي هند و تايلند اعلام كردن كه بيش از اين كمكهاي خارجي رو قبول نمي كنن. درست عين ما، كه پارسال بعد زلزله بم رسماً اعلام كرديم آماده دريافت همه نوع كمكهاي خارجي هستيم!
خودتون مطلب رو بخونين تا عرايض بنده بيشتر دستتون بياد. اصلاً به من چه. ما كه نه غم داريم نه غصه، هر چي مي شه بذار بشه!!!!!!
No comments:
Post a Comment